من اولین تلسکوپم رو در سن 10 سالگی به مناسبت کریسمس دریافت کردم. یک تلسکوپ 10 اینچ نیوتونی با پایهی دابسونی. پدرم و من به انجمن نجوم Rockland و Orange County ملحق شدیم و به صورت اعضای فعال درآمدیم. طی سه سال گذشته نیز پدرم دارای یک کرسی در انجمن تصویربرداری نجومی کنفرانس شمال شرق شد و از دو سال قبل من نیز داوطلبانه با آنان شروع به همکاری کردم. من طی این مدت افراد زیادی، از جمله "تیم پاکت" را ملاقات کردم. یک شب در انجمن، پدرم، تیم، دوست نزدیکمان "مایک پیپلز"، و من برای شامی دور هم جمع شدیم که زندگی مرا تغییر میداد.
تیم گفت که گروه جستجوی ابرنواختر آنها جوانترین کاشف ابرنواختر (دختری 16 ساله) را در بین خود داشتند و میخواستند بدانند که آیا من نیز مایل به عضویت در این گروه بودم؟ وقتی که او رسما از من درخواست کرد، معلوم بود که جواب مثبت من را دریافت میکرد!
چند ماه بعد، مایک به خانهی ما آمد و به من چگونگی استفاده از نرمافزار مخصوص را نشان داد. او به من رویهی ابتدایی جستجوی ابرنواختر با مقایسهی تصاویر قدیمی و جدید و استفاده از نرمافزار برای یافتن تغییرات در تصاویر، مانند یک نقطهی نورانی جدید در یک کهکشان یا چیزی عجیب در یک تصویر، را نشان داد.
بعد از هفت ماه در گروه، من یک جرم عجیب در کهکشان UGC 12682 تشخیص دادم. تصویر مقایسهای آن "برفکی" بود و خیلی قابل استفاده نبود. ولی بعد از تحقیقات بیشتر در منابع اطلاعاتی مختلف، تصمیم گرفتم که تصویر رو برای عکسبرداری دوباره به تیم بفرستم.
وقتی شنیدم که تیم هم گمان میکرد این یک ابرنواختر است، بسیار به وجد آمدم. او سپس یک گزارش به مرکز دریافت اطلاعات نجومی در انجمن بین المللی نجوم برای تحقیقات علمی بیشتر فرستاد. دو هفته گذشت و اتفاقا ماه هم در مسیر جرم بود و نمیشد از کهکشان طیف گرفت. بالاخره خبر رسید که ماهوارهی سوییفت ناسا به سوی کهکشان چرخیده. آن موقع بود که فهمیدیم چیز جالبی پیدا کردهایم.
در اواسط ماه نوامبر IAU ابرنواختر را تایید کرد که هم اکنون با نام SN 2008ha شناخته میشود. در ماه ژانویه به عنوان کم نور ترین ابرنواختری که تابحال کشف شده شناخته شد. ما همچنین فهمیدیم که دو مقالهی جدید علمی نیز توضیحات علمی متفاوتی را برای ان ارائه کردند. نظریههای مختلفی همچنان برای اینکه چه عاملی این چنین ابرنواختری نادری را باعث شدهاست ارائه میشود.
من مفتخر به دریافت تقدیر از نشست ایالتی نیویورک، شهر محل زندگی خودم وارویک، و مدرسهی خودم شدم. من همجنین به عنوان جوانترین اخترشناس سال از طرف iOptron، برای کمک به گسترش عشقمان به نجوم به بچههایی از تمام سنین، شناخته شدم. من الان با منجمان زن بزرگی همچون هایدی همل، مری لو وست و دیگران صحبت میکنم تا به دختران نشان بدهم که اگر بر روی چیزی که به آن عشق میورزند سخت کار کنند، میتوانند کارهای بزرگی را به انجام برسانند.
برخوردهای مختلفی از همکلاسی ها تا معلمان مشاهده میکنم. بعضی ها حسادت میکنند (البته من اهمیت نمیدم!)، بعضی ها اهمیت کار را نمیفهمند و بعضی هم فکر میکنند این جالب ترین چیز در دنیاست! تا به الان که امسال سال بسیار جالبی برای من بوده و امیدوارم به همین شکل برای من ادامه پیدا کند. و نکتهی آخر اینکه همیشه سر به هوا باشید!!