شادی حامدی آزاد
در میان بیش از 15 هزار عارضهای که بر سطح اجرام مختلف منظومهی شمسی نامگذاری شدهاند، نامهای ایرانی بسیاری به چشم میخورند. از نام دانشمندان بزرگ سرزمینمان تا نامهای زیبای دخترانه و پسرانهی ایرانی تا شخصیتهایی از داستانهای قدیمی. وقتی مقالهی «نامگذاری ...» را ترجمه کردم به این فکر افتادم که نگاهی به فهرست نام عوارض در منظومهی شمسی بیندازم و نامهای ایرانی را در میان آنها بیابم. فکر نمیکردم به چنین فهرست بلندبالایی برسم. نامهایی که یافتم آنقدر جالب بودند که فکر کردم بهتر است در معرفی آنها مطلب کوتاهی بنویسم.
نامگذاری عوارض روی سطح سیارهی عطارد با الهام از نام هنرمندان انجام میشود. سهم ایرانیان از این میان نام شاعران بلندآوازهی پارسیگوست که خوشبختانه، برخلاف بسیاری از منابع غربی، به ایرانیبودن اغلب آنها اشاره شده است! (آنقدر عادت کردهایم که دانشمندان و بزرگان ایرانزمین را اهالی کشورهای همسایهمان معرفی کنند که وقتی جایی کاری درست صورت میگیرد ذوقزده و سپاسگزار میشویم.) نامآوران ایرانی بر عطارد: حکیم ابوالقاسم فردوسی (که البته شاعر ایرانی-تاجیک معرفی شده!)، نظامی گنجوی، رودکی، مولانا (به نام رومی)، سعدی، و بدیعالزمان همدانی (شاعر و ادیب قرن چهارم که عرب معرفی شده). یکی دیگر از نامهای جالب بر عطارد نام استاد عیسی شیرازی یا عیسیخان معمار است که به نام استاد عیسی و با عنوان معمار ایرانی-ترک قرن هفدهم ثبت شده است. در برخی منابع آمده که او طراح و معمار اصلی بنای تاجمحل در هندوستان بوده است. البته برخی منابع هم از استاد احمد لاهوری در مقام معمار اصلی این بنای زیبا نام میبرند و حتی بر این باورند که فردی به نام استاد عیسی اصلاً وجود خارجی نداشته است! به هر حال واقعی یا غیرواقعی نام ایشان اکنون بر سطح عطارد جاودان شده است.
سطح سیارهی زهره را نامهای زنان تأثیرگذار در تاریخ بشر، نامهای دخترانه از فرهنگهای مختلف، نام سیارهی زهره در زبانهای گوناگون، یا ایزدبانوهای زمین و حاصلخیزی و باروری در فرهنگهای مختلف آراسته است. در میان اسامی جاودانشده بر سطح زهره 30 نام ایرانی دیده میشود که تلفیقی از نامهای رایج در زبانها و گویشهای مختلف ایران هستند. از جمله: تهمینه، رکسانا، هما، اِستِر (از نامهای ایران باستان)، فیروزه، لیلا (که نامی ایرانی-عربی ثبت شده)، یاسمین، خاتون (که نامی ایرانی-ترکی ثبت شده)، غزل، زرینه، میترا، ناهید، پروین و زمرد. از میان الهههای ایرانی (یا الهههای فرهنگهای همسایه) که نامشان بر زهره ثبت شده میتوان به آناهیت (الههی ارمنی حاصلخیزی)، آرامایتی (الههی ایرانی حاصلخیزی)، بیبی پَتمه (الههی زنان در فرهنگ ترکمن)، سوسن خوتین (الههی حاصلخیزی و باران در تاجیکستان و ازبکستان)، زمین (الههی ایرانی زمین)، و سپندارمز (الههی ایرانی مادری) اشاره کرد. دو شخصیتی که بر زهره جاودان شدهاند، دکتر آذر اندامی (پزشک و باکتریشناس و پژوهشگر انستیتو پاستور) و مهستی گنجهای (شاعر ایرانی-ترک قرن ششم) هستند.
عوارض سطح ماه به نام دانشمندانی نامگذاری میشوند که در زمینههای فیزیک و نجوم و ریاضی نامآور بودهاند. ایرانیهای ماهنشین عبارتاند از، ابوریحان بیرونی، ابوالوفای بوزجانی (ریاضیدان و منجم قرن چهارم)، ابنکثیر فرغانی معروف به فرغانی (منجم قرن نهم)، ابوعلی سینا، عبدالرحمن صوفی، خواجه نصیرالدین طوسی، و عمر خیام. یکی از اسامی بر سطح ماه، که جلبتوجه میکند، مأمون است! بله مأمون، پسر هارونالرشید خلیفهی عباسی، که البته با توضیح منجم ایرانی ثبت شده است. البته ظاهراً مأمون علاقهی وافری به نجوم داشته و مادرش هم که ایرانی بوده است. بر سطح ماه چند نام ایرانی هم به چشم میخورند: اردشیر، ثریا، و شهناز.
بر سطح سیارهی سرخ، بهجز مواردی که در خود مقاله به آنها اشاره شده، اغلب از اسامی مربوط به جنگ و ستیز یا خدایان جنگ در فرهنگهای مختلف استفاده شده است. در این میان فقط سه نام ایرانی به چشم میخورد: بهرام (نام مریخ در فارسی)، اهریمن، و کپراتس (Coprates؛ که بهعنوان نام قدیم رود دز ثبت شده ولی در اصلْ نام این رود در زبان یونانی است).
در منظومهی مشتری، عوارض روی قمرهای این سیاره نامگذاری شدهاند. مثلاً بر قمر آتشفشانی یو تقریباً اغلب کلمهها مرتبط با آتشاند. به همین سبب دو کلمهی آتَر (تلفظ قدیمی آذر به معنای آتش مقدس) و اَشَ (ایزدبانویی در دین زرتشت. خود کلمه به معنای راستی و حقیقت) از فرهنگ زرتشتی-ایرانی بر این قمر جای گرفتهاند. ازجمله دیگر نامهای روی سطح یو اسامی زال، کاوه (با اشاره به کاوهی آهنگر)، میترا، و مهر است.
بر سطح قمر دیگر مشتری، گانیمد، نام سیستی (Cisti) به چشم میخورد که خدای شفابخشی در ایران قدیم معرفی شده است. در کتاب خدایان شفابخش در تمدنهای باستان (Healing Gods of Ancient Civilizations) گفته شده که این خدای فرزانگیِ مذهبیْ قدرت شفابخشی داشته است بنابراین شاید منظور از سیستی همان چیستا، ایزدبانوی دانایی، باشد.
در منظومهی قمرهای زحل نیز اسامی ایرانی یا با منشأ ایرانی فراواناند. یکی از این قمرها رئا نام دارد که بر آن دو نام جالب جلبتوجه میکنند: هَرَخوَیتی (Harahvaiti) که در شرحش آمده: اهورامزدا این شهر زیبا را بنا کرد، قندهار امروز در افغانستان؛ و دیگری مورا (Moura) که باز در شرحش آمده: اهورامزدا این شهر زیبا را بنا کرد، مَرو امروز در ترکمنستان.
بر قمر تیتان نام یکی از دشتها گروتمان یا گاروتمان (Garotman) است که در معرفی آن آمده بهشت ایرانی که ارواح مردان وفادار پس از مرگ به آنجا میرود. در کتاب Essays on the Sacred Language, Writings and Religion of the Parsis نوشتهی مارتین هاگ در اینباره چنین آمده که یکی از ایدههای اولیه دربارهی بهشت را زرتشت در گاتها توضیح داده است. هاگ میگوید بهشت را Garodemana یا در فارسی Garotman به معنی خانهی آوازها (House of hymns) مینامند چراکه باور بر این بوده در آنجا فرشتگان برای ارواح آواز میخوانند. هاگ این ادعا را بر مبنای دو آیه از یسنا (بخشی از اوستا) آورده است. بر مبنای باورهای زرتشتیانْ گاروتمان به معنای طبقهی پنجم آسمان و بالاترین طبقهی بهشت است که روانهای درستکار پس از مرگ به آنجا میروند.
اما جالبترین قمر در منظومهی زحل، انسلادوس است که همهی عوارض سطحش به نام شخصیتهای بیشمار داستانهای هزارویک شب نامگذاری شدهاند. پرداختن به منشأ اصلی هزارویک شب یا آنطور که بهرام بیضایی میگوید هزار اَفسان از حوصلهی این مقاله خارج است؛ اینکه اصل این کتاب از ایران آمده یا هند، اینکه بعدها کتاب از فارسی به عربی ترجمه شده و با ناپدیدشدن نسخهی فارسی و افزودهشدن داستانها و شخصیتهای عربی دوباره به ایران بازگشته با عنوان هزارویک شب ترجمه شده، و اینکه چون غربیها نسخهی عربی کتاب را به زبانهای خود ترجمه کردند آن را کتابی با منشأ عربی و به نام «شبهای عربی» میشناسند. آنچه روشن است اینکه این داستانها پُر از اسامی ایرانی و عربی است که بسیاریشان بر عوارض سطح انسلادوس ثبت و جاودان شدهاند. ازجملهی این نامها میتوان به اینها اشاره کرد: عجیب و غریب (دو عارضهی جداگانه به نام شخصیتهای داستان «حکایت غریب و برادرش عجیب»)، علاءالدین، علیبابا، سندباد، شهرزاد (قصهگوی پادشاه)، شهریار (پادشاه)، پرویز، بهمن، بهرام، دریابَر، دریازاد (خواهر شهرزاد)، خسرو، مرجانه، احمد، مسرور، پریبانو، جعفر، صبور، حسن، پریزاده، شیراز، شیرین، زمرد، و دهها نام دیگر.
قمر یومبریلِ اورانوس پُر است از نامهایی مرتبط با موضوع جنّ و پری در فرهنگهای مختلف و در این میان سهم فرهنگ ایرانی کلمهی پری (مرتبط با همان موضوع جنّ و پری) است. دورترین کلمهی فارسی تاکنون بر تریتون، قمر سیارهی نپتون، ثبت شده است؛ کلمهی «ماه» که در شرحش آمده ماهیای که در اساطیر ایرانی عالم را بر پشت خود گرفته است. البته شاید منظور هیئتی که این نام را انتخاب کرده همان «ماهی» بوده است نه «ماه» قمر زمین! درضمن در میان سیارکها هم سیارک آناهیتا 270 را داریم که به نام ایزدبانوی ایرانی نامگذاری شده است.