[vc_row][vc_column width="5/6"][ultimate_heading main_heading="نویسنده: دنیس دیچیکو" alignment="right" main_heading_style="font-weight:bold;" main_heading_font_size="desktop:18px;"]مترجم: شادی حامدی آزاد[/ultimate_heading][/vc_column][vc_column width="1/6" css=".vc_custom_1484724461760{margin-bottom: -30px !important;}"][vc_single_image image="4139" img_size="full"][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]
از دید من، که قرار است این محصول را بررسی و تحلیل کنم، مقرّ تازهی پارامونت MX شرکت سافتور بیسک نوعی تناقض دارد. از یک سو، مقرّ استواییِ آلمانیِ زیبایی با ظاهری چنان کلاسیک است که حتی اگر ابزارساز آلمانی یوزف فرانهوفر، که این طرح را تقریباً 200 سال پیش ارائه کرد، امروز زنده بود بلافاصله MX را میشناخت. از سوی دیگر، زیر این سطح ساده چنان فناوری پیچیدهای نهفته است که عملکرد این مقر را به چیزی بسیار فراتر از رویاهای ممکن برای فرانهوفر تبدیل میکند.
میان آنچه یک مقرّ استوایی آلمانی در تئوری میتواند انجام بدهد با آنچه MX در عمل انجام میدهد تفاوتی وجود ندارد. بیشترِ عملکرد این دستگاه بهسبب وجود نرمافزار همراه MX است و همان است که موجب بروز تفاوت میان این مقر با دیگر مقرهای استوایی آلمانیِ بهخوبی مهندسیشدهی امروزی میشود. نرمافزار همراه مقر شامل برنامهی TheSkyX Professional، برنامهی آسماننمای سافتور بیسک، و TPoint میشود؛ این آخری مشابه کُدی کامپیوتری است که پاتریک والاس برای هدایت عملیات نشانهروی و ردیابی در برخی از پیشرفتهترین تلسکوپهای حرفهای جهان طراحی کرده بود.
[/vc_column_text][vc_single_image image="4143" img_size="full" css=".vc_custom_1484729755550{margin-bottom: -30px !important;}"][mpc_quote preset="mpc_preset_16" layout="style_4" author_font_color="#333333" author_font_size="14" author_font_transform="uppercase" author_font_align="left" quote_font_color="#888888" quote_font_size="12" quote_font_line_height="1.5" quote_font_align="left" icon="eti eti_heart_alt" icon_color="#88d482" icon_size="60" icon_opacity="20" icon_border_divider="true" icon_padding_divider="true" icon_padding_left="5" icon_padding_css="padding-left:5px;" icon_margin_divider="true" border_divider="true" border_top="0" border_right="0" border_bottom="3" border_left="0" border_style="solid" border_color="#88d482" border_css="border-top:0px;border-right:0px;border-bottom:3px;border-left:0px;border-color:#88d482;border-style:solid;" padding_divider="true" padding_top="25" padding_right="0" padding_bottom="25" padding_left="0" padding_css="padding-top:25px;padding-right:0px;padding-bottom:25px;padding-left:0px;" margin_divider="true" mpc_ribbon__disable="true" mpc_ribbon__border_divider="true" mpc_ribbon__padding_divider="true" mpc_ribbon__margin_divider="true"]
[/mpc_quote][ultimate_spacer height="10"][ultimate_spacer height="10"][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="1/2"][vc_single_image image="4141" img_size="full" css=".vc_custom_1484729475344{margin-bottom: -30px !important;}"][mpc_quote preset="mpc_preset_16" layout="style_4" author_font_color="#333333" author_font_size="14" author_font_transform="uppercase" author_font_align="left" quote_font_color="#888888" quote_font_size="12" quote_font_line_height="1.5" quote_font_align="left" icon="eti eti_heart_alt" icon_color="#88d482" icon_size="60" icon_opacity="20" icon_border_divider="true" icon_padding_divider="true" icon_padding_left="5" icon_padding_css="padding-left:5px;" icon_margin_divider="true" border_divider="true" border_top="0" border_right="0" border_bottom="3" border_left="0" border_style="solid" border_color="#88d482" border_css="border-top:0px;border-right:0px;border-bottom:3px;border-left:0px;border-color:#88d482;border-style:solid;" padding_divider="true" padding_top="25" padding_right="0" padding_bottom="25" padding_left="0" padding_css="padding-top:25px;padding-right:0px;padding-bottom:25px;padding-left:0px;" margin_divider="true" mpc_ribbon__disable="true" mpc_ribbon__border_divider="true" mpc_ribbon__padding_divider="true" mpc_ribbon__margin_divider="true"]
[/mpc_quote][ultimate_spacer height="25"][vc_single_image image="4142" img_size="full" css=".vc_custom_1484729727024{margin-bottom: -30px !important;}"][mpc_quote preset="mpc_preset_16" layout="style_4" author_font_color="#333333" author_font_size="14" author_font_transform="uppercase" author_font_align="left" quote_font_color="#888888" quote_font_size="12" quote_font_line_height="1.5" quote_font_align="left" icon="eti eti_heart_alt" icon_color="#88d482" icon_size="60" icon_opacity="20" icon_border_divider="true" icon_padding_divider="true" icon_padding_left="5" icon_padding_css="padding-left:5px;" icon_margin_divider="true" border_divider="true" border_top="0" border_right="0" border_bottom="3" border_left="0" border_style="solid" border_color="#88d482" border_css="border-top:0px;border-right:0px;border-bottom:3px;border-left:0px;border-color:#88d482;border-style:solid;" padding_divider="true" padding_top="25" padding_right="0" padding_bottom="25" padding_left="0" padding_css="padding-top:25px;padding-right:0px;padding-bottom:25px;padding-left:0px;" margin_divider="true" mpc_ribbon__disable="true" mpc_ribbon__border_divider="true" mpc_ribbon__padding_divider="true" mpc_ribbon__margin_divider="true"]
[/mpc_quote][mpc_accordion preset="mpc_preset_1" auto_close="true" auto_indent="true" opened="1" title_font_color="#333333" title_font_size="16" title_font_transform="uppercase" title_font_align="right" title_margin_divider="true" title_margin_css="margin-top:10px;margin-right:0px;margin-bottom:0px;margin-left:0px;" hover_title_color="#f29760" content_font_align="center" content_padding_divider="true" content_padding_css="padding-top:0px;padding-right:0px;padding-bottom:0px;padding-left:0px;" content_margin_divider="true" content_margin_css="margin-top:10px;margin-right:0px;margin-bottom:10px;margin-left:0px;" margin_divider="true" margin_css="margin-top:0px;margin-right:0px;margin-bottom:0px;margin-left:0px;" mpc_icon__transition="fade" mpc_icon__icon="eti eti_arrow_carrot-right_alt2" mpc_icon__icon_color="#adadad" mpc_icon__icon_size="20" mpc_icon__hover_icon="eti eti_arrow_carrot-down_alt2" mpc_icon__hover_icon_color="#00aeef"][mpc_accordion_tab title="آنچه دوست داشتیم:"][vc_column_text]
ساختار مکانیکی دقیق
دقت خارقالعاده در نشانهروی و ردیابی
هماهنگی بینظیر با نرمافزار همراه
[/vc_column_text][/mpc_accordion_tab][mpc_accordion_tab title="آنچه دوست نداشتیم:"][vc_column_text]
باوجودی که یادگیری عملکرد ابتدایی این مقر آسان است، مهارتیافتن در همهی جزئیات MX وقتگیر است
[/vc_column_text][/mpc_accordion_tab][/mpc_accordion][/vc_column][vc_column width="1/2"][vc_column_text]
این مقاله به اندازهی کافی جا ندارد که بتوانم همهی ویژگیهای پارامونت MX و نرمافزارش را فهرست کنم چه برسد به اینکه جزئیات آنها را هم بیان کنم. البته اطلاعات بسیاری را میتوانید روی وبسایت bisque.com پیدا کنید. من بعد از تست مفصل محصولی که به همین منظور قرض گرفته بودم هیچ علتی نمیبینم که حتی یک کلمه از ویژگیهای ذکرشده در سایت را انکار کنم. البته منظورم این نیست که MX هیچ ایرادی ندارد.
[/vc_column_text][ultimate_heading main_heading="میتوانید با خود حملش کنید" alignment="right"][/ultimate_heading][vc_column_text]
پارامونت MX نخستین مقرّ شرکت سافتور بیسک است که قابلحمل طراحی شده است. این مقر علاوه بر یک سهپایهی متحرک (برای استفاده در خارج از رصدخانه) انتخابی یک دوربین قطبیاب هم دارد که به درون محور قطبی مقر پیچ میشود. من این ترکیب را تست نکردم اما از تجربههای پیشینم میدانم که دوربینهای قطبیکنندهای که خوب ساخته شده باشند میتوانند بهسرعت به کاربر کمک کنند تا به همخطی مورد نظر برسد که حتی برای کاربردهای عکاسی هم بهقدر کافی دقیق است. افزون بر این، تنظیم سمت و ارتفاع در MX چنان دقیق است که کار نشانهروی MX و هدفگیری دقیق دوربین قطبیکننده به سوی آسمان را بسیار آسان میکند.
وزن مقرّ MX بدون میلهی وزنههایش 23 کیلوگرم و حمل آن برای یک نفر نسبتاً آسان است. ترکیبی که در اختیار من بود شامل یک صفحهی زیرین پایه هم میشد که من آن را به یکی از ستونهای رصدخانهام وصل کرده بودم. مقرّ MX بهآسانی با چهار پیچ دستی به این صفحه متصل میشود. برایم مایهی شگفتی بود که میتوانستم مقر را از روی این صفحه باز کنم و دوباره ببندم و در عین حال دقت قطبیشدن را تا یک یا دو دقیقهی قوس حفظ کنم. برای کسی که بخواهد ستون ثابتی را برپا کند اما لازم باشد که میان جلسات رصد مقر را باز کند، این مزیت بزرگی محسوب میشود.
جنبهی منفی مقرّ MX در استفاده در فضای باز، نیازش به برق 48 ولت DC است. این مقر با یک آداپتور برق AC یونیورسال 80 وات همراه است و شرکت سافتور بیسک بهتازگی یک باتری 48 ولت قابلشارژ به بازار عرضه کرده است که به گفتهی آنها «پس از هر بار شارژ، چندین شب رصدی کار میکند». من اغلب MX را با استفاده از آداپتور AC و اتصال به برق خانگی به راه انداختم ولی اتصال آداپتور AC به یک مبدّل AC ارزانقیمت (مجاز برای 100 وات) که به خروجی برق 12 ولت ماشینم متصل بود نیز با موفقیت انجام شد.
میتوانید از این مقر بدون اتصال آن به کامپیوتر استفاده کنید، هرچند این موضوع در ویژگیهای دستگاه خیلی پُررنگ مطرح نشده است. اما بدون کامپیوتر مجبورید با سرعت ردیابی نجومی پیشفرض (یعنی سرعت همگام با چرخش زمین) سَر کنید و همچنین خبری از ویژگی نشانهروی خودکار (GoTo) نیست اما هنوز میتوانید مقر را بهکمک کنترلگر دستی جویاستیکمانند آن به گوشهوکنار آسمان بگردانید و ورودی اتوگایدر (هدایتگر خودکار) آن نیز هنوز کار میکند. شاید متصلنکردن مقر به کامپیوتر باعث ازدسترفتن بخشی از قدرت MX بشود اما در واقعیت همچنان نسبت به مقرهای استوایی آلمانی که به نسل قبلی منجمان آماتور و عکاسان آسمان شب فروخته شده، ابزار بهتری است. افزون بر این، شرکت سافتور بیسک برنامههایی را اعلام کرده است که بهزودی نسخهای ساده از TheSky را برای آیفون، آیپاد تاچ، و آیپَد به بازار عرضه میکند که هدایت بیسیم نشانهروی خودکار MX و دیگر عملکردهای ابتدایی آن را بدون اتصال به کامپیوتر جداگانه ممکن میسازد.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row css=".vc_custom_1484730615064{margin-top: -20px !important;}"][vc_column][vc_row_inner][vc_column_inner width="1/2"][vc_single_image image="4146" img_size="full"][/vc_column_inner][vc_column_inner width="1/2"][vc_single_image image="4145" img_size="full"][/vc_column_inner][/vc_row_inner][mpc_quote preset="mpc_preset_16" layout="style_4" author_font_color="#333333" author_font_size="14" author_font_transform="uppercase" author_font_align="left" quote_font_color="#888888" quote_font_size="12" quote_font_line_height="1.5" quote_font_align="left" icon="eti eti_heart_alt" icon_color="#88d482" icon_size="60" icon_opacity="20" icon_border_divider="true" icon_padding_divider="true" icon_padding_left="5" icon_padding_css="padding-left:5px;" icon_margin_divider="true" border_divider="true" border_right="0" border_bottom="3" border_left="0" border_style="solid" border_color="#88d482" border_css="border-right:0px;border-bottom:3px;border-left:0px;border-color:#88d482;border-style:solid;" padding_divider="true" padding_top="0" padding_right="0" padding_bottom="25" padding_left="0" padding_css="padding-top:0px;padding-right:0px;padding-bottom:25px;padding-left:0px;" margin_divider="true" mpc_ribbon__disable="true" mpc_ribbon__border_divider="true" mpc_ribbon__padding_divider="true" mpc_ribbon__margin_divider="true"]
[/mpc_quote][ultimate_spacer height="30"][ultimate_heading main_heading="مغز واقعی دستگاه" alignment="right"][/ultimate_heading][vc_column_text]
قدرت MX وقتی به کامپیوتر متصل باشد مهارنشدنی است! هر کامپیوتر نسبتاً مدرن PC یا مک هم برای این منظور مناسب است. من در ابتدا تصور میکردم لپتاپ HP معمولی 4 سالهی من، که با ویندوز ویستا کار میکند، برای این کار مناسب نباشد بیشتر به این سبب که قدرت گرافیکی چندان بالایی ندارد. اما خیلی هم خوب جواب داد. نمایشگر رزلوشنپایین (1280 در 800 پیکسل) آن گاهی مملو از پنجرههای گوناگون میشد اما هرگز به حدی نرسید که کامپیوترم از پس آن برنیاید! اگر از MX در رصدخانه استفاده میکنید بهتر است کامپیوتری با دو مانیتور داشته باشید: یکی برای پنجرههای متعدد و دیگری برای نقشهی آسمان.
هدایت مقر MX بهکمک نرمافزار آسماننمای TheSkyX بسیار آسان است. طوری برنامه را تنظیم میکنید که آسمان بالای سرتان را نمایش بدهد، بعد هر جسمی را دوست دارید انتخاب کنید (روز یا شب)، حالا با یک کلیک ساده MX (و هر آنچه سوارش کردهاید) به راه میافتد و به سوی آن جسم نشانه میرود و ردیابی آن را آغاز میکند. این اجسام شامل اغلب ماهوارههای در گردش به دور زمین هم میشوند که رصدشان بسیار هیجانانگیز است.
بهجز ویژگی ردیابی ماهوارهها، این وجه «کلیککن و نشانهبرو» در MX واقعاً چیز تازهای نیست. تلسکوپها و نرمافزارهای آسماننمای بسیاری با قابلیت ردیابی خودکار (GoTo) وجود دارند که میتوان برای همین کار از آنها استفاده کرد. درواقع میتوانید از نرمافزار TheSkyX برای هدایت اغلب تلسکوپهای گوتودار محبوب امروزی بهره ببرید. آنچه MX را بر دیگر مقرها برتری میدهد، هماهنگی قدرتمندش با نرمافزار و البته دقت آن است. بهزودی به این نکته بازمیگردم اما حالا چند نکته دربارهی نرم افزار TheSkyX بگویم.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_single_image image="4164" img_size="full" alignment="center"][mpc_quote preset="mpc_preset_16" layout="style_4" author_font_color="#333333" author_font_size="14" author_font_transform="uppercase" author_font_align="left" quote_font_color="#888888" quote_font_size="12" quote_font_line_height="1.5" quote_font_align="left" icon="eti eti_heart_alt" icon_color="#88d482" icon_size="60" icon_opacity="20" icon_border_divider="true" icon_padding_divider="true" icon_padding_css="padding-left:5px;" icon_margin_divider="true" border_divider="true" border_css="border-right:0px;border-bottom:3px;border-left:0px;border-color:#88d482;border-style:solid;" padding_divider="true" padding_css="padding-top:0px;padding-right:0px;padding-bottom:25px;padding-left:0px;" margin_divider="true" mpc_ribbon__disable="true" mpc_ribbon__border_divider="true" mpc_ribbon__padding_divider="true" mpc_ribbon__margin_divider="true"]
[/mpc_quote][ultimate_spacer height="30"][vc_column_text]
نمیدانم آیا کسی فهرستی از همهی نرمافزارهای آسماننمای موجود امروز را تهیه کرده یا نه، اما فکر میکنم تعدادشان بهتآور باشد. بهتازگی من فقط تعداد این نرمافزارها را که برای گوشیهای هوشمند ساخته شدهاند شمردم که بیش از 60 عدد بود! هرچند تعداد آنهایی که بتوانند به پای TheSkyX برسند بسیار اندک است و البته دلایل خوبی هم برای این ادعا دارم. نرمافزار TheSkyX نسخهی امروزی نرمافزار آسماننمایی است که استیو بیسک در اوایل دههی 80 میلادی (60 شمسی) با عنوان The_Sky به بازار عرضه کرد. سه دهه پیشرفت و میزان بیحساب نفر-سال صرفشده برنامهای با چنان ویژگیهای غنیای ساخته که نمیتوانم مطمئن باشم کسی بداند چطور از همهی آنها بهره ببرد. سادهتر بگویم؛ اگر شما منجم آماتور هستید، فکر کنید دوست دارید با نرمافزار آسماننمای خود چه کارهایی انجام بدهید. بیشک میتوانید آنها را با TheSkyX انجام بدهید. یکی از این کارها هدایت رصدخانهای تمام و کمال است!
جنبهی منفی این منبع عظیمْ منحنی یادگیری آن است. هرچند که من با دهها نرمافزار آسماننما سروکلّه زدهام، تا پیش از نوشتن این مقاله در هیچیک از آنها خبره نشده بودم. به همین سبب تصمیم گرفتم روند یادگیری خودم را ثبت کنم. شب اول صرف یادگیری مقدمات دربارهی TheSkyX و هدایت MX به کمک نرمافزار شد. اما من پس از بیش از 20 ساعت نشستن در مقابل کامپیوترِ تک یا متصل به MX سرانجام ثبت را متوقف کردم زیرا منحنی یادگیریام بهتدریج تخت میشد. این زمان بستگی به سطح دانش کامپیوتری شما و نیز این نکته دارد که به کدام ویژگیهای TheSkyX میپردازید. مثلاً من 30 درصد منحنی یادگیریام را صرف تمرکز بر ویژگیهای پیشرفتهی TPoint کردم. فکر میکنم اغلب کاربران MX از این برنامه استفاده میکنند و قول میدهم که عملکردهای ابتدایی آن را نسبتاً سریع خواهید آموخت.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="1/2"][vc_single_image image="4168" img_size="full"][mpc_quote preset="mpc_preset_16" layout="style_4" author_font_color="#333333" author_font_size="14" author_font_transform="uppercase" author_font_align="left" quote_font_color="#888888" quote_font_size="12" quote_font_line_height="1.5" quote_font_align="left" icon="eti eti_heart_alt" icon_color="#88d482" icon_size="60" icon_opacity="20" icon_border_divider="true" icon_padding_divider="true" icon_padding_css="padding-left:5px;" icon_margin_divider="true" border_divider="true" border_css="border-right:0px;border-bottom:3px;border-left:0px;border-color:#88d482;border-style:solid;" padding_divider="true" padding_css="padding-top:0px;padding-right:0px;padding-bottom:25px;padding-left:0px;" margin_divider="true" mpc_ribbon__disable="true" mpc_ribbon__border_divider="true" mpc_ribbon__padding_divider="true" mpc_ribbon__margin_divider="true"]
[/mpc_quote][ultimate_spacer height="30"][vc_single_image image="4171" img_size="full"][/vc_column][vc_column width="1/2"][vc_column_text]
بهطور خلاصه، برنامهی TPoint نیروی کامپیوتریِ راهانداز عملکرد نشانهروی دقیق MX است. این برنامه پس از موقعیتسنجی فقط 6 ستاره میتواند مشکلاتی از قبیل خطاهای قطبیکردن را حل کند و نشانهروی خودکاری را اجرا کند که همواره هدفهای رصدی را در مرکز میدان دید تلسکوپ شما قرار دهد. برنامهی TPoint همچنین به شما میگوید که تلسکوپتان چقدر نسبت به حالت قطبیِ درست خطا دارد و تعداد «تیک»های پیچهای تنظیم MX را برای رسیدن به حالت قطبی ایدهآل و دقیق میگوید.
این فقط بخش سادهی ماجرا بود. یکی از عملکردهای عمیقتر TPoint مثلاً خلق مدلهای ریاضی پیشرفته برای حل خطاهای گوناگون در نشانهروی – شامل همهچیز از خمیدگی تلسکوپ تا شکست نور در جو – است. یکی از اجزای TPoint به نام ProTrack از این مدلها بهره میبرد و جریان مداومی از تصحیحهای ریز را به موتورهای مقر (هم میل و هم بُعد) میفرستد که موجب دقت بینظیر ردیابی در بازههای زمانی طولانی میشود.
برای موقعیتسنجی ستارهها به کمک TPoint و MX چندین روش وجود دارد. من از چشمی سادهی مدرّج و ستارههایی شروع کردم که بهصورت دستی از نمایشگر گرافیکی TheSkyX برگزیده بودم. مقرّ MX تلسکوپم را به سوی هر ستاره میچرخاند، من به کمک هدایتگر دستیْ ستاره را در مرکز چشمی قرار میدادم، و با یک کلیک موقعیت آن را روی نقشه ثبت میکردم. هرچه ستارههای بیشتری روی نقشه ثبت میشدند، بهتر بود. من سه دوجین (36) ستاره را با این روش دستی ثبت کردم که برای رساندن دقت نشانهروی به 15 ثانیهی قوس کافی بود. بله درست خواندید: 15 ثانیهی قوس. این یعنی مقرّ MX فقط سیارهی مشتری را در مرکز میدان دید قرار نمیدهد بلکه میتواند هر ربعی از قرص سیاره را که میخواهید در مرکز تصویر قرار بدهد. اما صبر کنید، از این بهتر هم میشود.
اگر دوربین سیسیدی به تلسکوپتان نصب کنید، مقرّ MX، TheSkyX، و TPoint میتوانند مانند یک گروه منسجم عمل کنند. کلّ فرایند تنظیم (کالیبراسیون) TPoint، از انتخاب ستارهها تا تصویربرداری و تا نقشهبرداری از جایی که تلسکوپ به سویش نشانه رفته است، میتواند بهصورت خودکار (اتوماتیک) انجام بگیرد. من با ترکیبی که در عکس 1 نشان داده شده است حدود 125 ستاره را در کمتر از یک ساعت بهصورت خودکار نقشهبرداری کردم. (حتی وجود درخت و ابر سر راه هم مشکلی نیست زیرا نرمافزار خودبهخود «خطاها» را نادیده میگیرد.) به این ترتیب مقر به دقت باورنکردنی بهتر از 10 ثانیهی قوس میرسد و به ProTrack امکان میدهد که 20 نوردهی 10 دقیقهای پشتسرهم را بدون استفاده از اتوگایدر (نوردهی هدایتنشده) انجام بدهد. اگر خودم این کار را انجام نداده بودم، شاید باور نمیکردم که ممکن است!
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]
اگر ترکیبی ثابت دارید، احتمالاً میتوانید ماهها بدون نیاز ضروری به بهروزکردن تنظیمات TPoint سر کنید؛ هر مدل باید هر شب خوب کار کند مگر اینکه بخواهید تغییرات عمده در ترکیب تجهیزات خود بدهید. افزون بر این، حتی لازم نیست برای استفاده از دقت TPoint از یک شب رصدی به شب بعدی، MX را بر هدفی آسمانی بهاصطلاح «سینک» کنید. حالت قرارگیری مبنای این مقر (معروف به homing position) بهصورت خودکار دقتی بهتر از یک ثانیهی قوس دارد. به این ترتیب، فقط راهانداختن مقر و قراردادنش در حالت مبنا، آن را بهدقت با آسمان (در هر وقت از شبانهروز) سینک میکند. این ویژگی بهخصوص برای تجهیزات دوردست بسیار باارزش است؛ زیرا میتوان پس از اتفاقاتی مانند قطع برق یا هنگکردن کامپیوتر هدایتگر، مقر را بهآسانی و بدون نیاز به اینکه کسی آنجا حضور داشته باشد دوباره سینک کرد.
من از این ویژگی در چند موقعیت برای شگفتزدهکردن مهمانانم بهره بردم. در میانهی روز، سقف رصدخانه را باز کردم، لپتاپم را به MX متصل کردم، و همهچیز را به راه انداختم. مقر را در حالت مبنا قرار دادم، روی ستارهای درخشان در نمایشگر TheSkyX کلیک کردم، و اجازه دادم MX به سوی هدف نشانهروی کند. وقتی چرخش مقر تمام شد، بدون اینکه خودم درون چشمی نگاه کنم به مهمانان گفتم درون چشمی نگاه کنند. کاش دوربینی داشتم و واکنشهای آنها را وقتی درون تلسکوپ نگاه میکردند ثبت میکردم. نشاندادن ستارهها به مردم در روز روشن، جدا از مسئلهی آسانبودن این کار، درست مثل این بود که دارم معجزه میکنم.
اما آیا جنبهی منفیای هم در استفاده از TPoint وجود دارد؟ راستش جدا از منحنی یادگیری، تنها نکتهای که به ذهن من میرسد طبیعت بشر و ویژگی قطبیکردن است. بهرهگیری از TPoint و تنظیمات سمت و ارتفاع MX برای رسیدن به نهایت دقت در قطبیکردن واقعاً وسوسهکننده است؛ بهویژه به آن سبب که انجامدادن این فرایند برای بار نخست اغلب شما را به فاصلهی 3 یا 4 دقیقهی قوس از قطب آسمان میرساند. اما سعی کنید این میل را خاموش کنید مگر اینکه واقعاً احساس کردید که باید با دقت بیشتری قطبی کنید. برای خود من سعی در رسیدن به دقت قطبیکردن زیر یک دقیقهی قوس مانند دنبالکردن ارواح بود؛ تغییر در ستون فلزی رصدخانه و خود مقرّ MX بهسبب انبساط و انقباض حرارتی طی تغییرات شبانگاهی دما موجب تغییر دقت قطبیکردن تا حدود یک دقیقهی قوس میشد. اینکه چطور این موضوع را کشف کردم، خود داستانی است برای وقتی دیگر.
شرکت سافتور بیسک سالها وقت صرف بهترکردن رصدهای ربوتیک با کمک برنامهها و مقرهای تلسکوپیاش کرده است. مقرّ پارامونت MX اکنون اوج موفقیتهای این شرکت است. چه علاقهی شما به گردآوری ربوتیک دادههای پژوهشی باشد چه گرفتن عکسهای نجومی زیبا، و چه تلسکوپتان در حیاط خانهتان باشد چه در قارهای دیگر، پارامونت MX کار شما را راه میاندازد. و حتی اگر شما، مثل من، منجمی قدیمی هستید و از بودن در کنار ابزارتان هنگام رصد لذت میبرید، مقرّ MX تجربهای برایتان رقم میزند که به این زودیها آن را فراموش نمیکنید. اغراق نمیکنم ولی MX واقعاً گوهری افسانهای است.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]
[download id="4177" template="box"]
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]