[vc_row][vc_column][vc_column_text]در شبهایی که آسمان تاریک و بدون ابر است، رصدگران آماتور تصاویر حیرتانگیزی از اعماق کیهان خلق میکنند. در این مقاله به توضیح مقدمات عکسبرداری از اعماق آسمان میپردازم.
نویسنده: دنیس دی کیچو
مترجم: اویس محمودی
کافی است عبارت عکاسی نجومی را در برابر یک منجم، هر چند تازهکار، به زبان آورید. به احتمال زیاد تصاویری از کهکشانهای مارپیچی و سحابیهای رنگارنگ را به شما نشان خواهد داد. این تصاویر اعماق آسمان هستند که ذهن ما را در شگفتیهای کیهان به پرواز درمیآورند. تا همین اواخر بهترین عکسهای اعماق آسمان تنها بهوسیلۀ تلسکوپهای حرفهای در رصدخانههای واقع برفراز کوهها گرفته میشدند. اما اکنون به یاری عکسبرداری دیجیتال بسیاری از مهیجترین تصاویر نجومی بهوسیلۀ تلسکوپها و دوربینهای منجمین آماتور تهیه میشوند. با روی کار آمدن فناوری دیجیتال، امروزه بیش از هر زمان دیگری عکاسی از سحابیها، خوشههای ستارهای و کهکشانها ساده شده است.
احتمالاً تاکنون از برخی تکنیکهای سادۀ عکاسی نجومی استفاده کردهاید و میخواهید کارهای پیشرفتهتری انجام دهید. یا شاید میخواهید همانند بسیاری از افراد دیگر بهطور مستقیم وارد قلمرو عکسبرداری از اجرام اعماق آسمان شوید. اکنون این سؤال پیش میآید: از کجا باید شروع کرد؟
استقرار
بسیاری از علاقهمندان به عکاسی از اجرام اعماق آسمان این سؤال را مطرح میکنند: "از چه تلسکوپی باید استفاده کنیم؟" اما برای مطرح کردن این سؤال هنوز کمی زود است. اصلیترین چیزی که همۀ عکاسهای نجومی نیاز دارند، یک پایۀ استوایی با قابلیت ردگیری آسمان است. زیرا بزرگترین مانع پیش روی یک عکاس نجومی، حرکت دایمی اجرام در آسمان است. چه به تهیۀ عکسهایی با میدان دید باز از راه شیری علاقه داشته باشید، و چه به تصاویری با نمای نزدیک از کهکشانهای دوردست، باید تلسکوپ و دوربینتان را روی پایهای قرار دهید که بتواند خیلی دقیق آسمان را از غرب به شرق دنبال کند.
سالها پیش پایههایی که قابلیت ردگیری داشتند، همگی گونههای مختلفی از پایههای استواییای بودند که اولین بار جوزف فرانهوفر در 1824 ابداع کرد. در اینگونه پایهها یکی از محورها، که محور قطبی نامیده میشود، در راستایی موازی با محور حرکت وضعی زمین قرار میگیرد. پایه، تلسکوپ را با همان آهنگ چرخش زمین ولی در خلاف جهت آن حول محور قطبی میچرخاند و به این ترتیب حرکت ظاهری آسمان را برای هر تلسکوپی که روی آن نصب شده باشد جبران میکند. پیچیدگیهای مکانیکی پایههای استوایی (که کم هم نیستند) با سادگی دنبال کردن اجرام در آسمان با چرخاندن تلسکوپ حول یک تکمحور قطبی با یک آهنگ ثابت در تضادند. اما آنچه مسلم است این است که این تنها راه برای ردگیری اجرام در آسمان نیست.
خوشبختانه امروزه با پیشرفت تکنولوژیهای کامپیوتری، میتوان از پایههای سمت-ارتفاعی برای بسیاری از تلسکوپها استفاده کرد. این نوع استقرار از لحاظ مکانیکی از استقرار استوایی بهتر است؛ اما در این نوع پایهها برای آنکه تلسکوپ بتواند با چرخش زمین آسمان را دنبال کند، باید تلسکوپ با سرعتهایی که دایماً در حال تغییرند، حول هر دو محور بچرخد (سرعت این چرخشها بهوسیلۀ یک چیپ کامپیوتری کنترل میشود). در حالی که هر دو استقرار استوایی و سمت-ارتفاعی تلسکوپ را با چرخش آسمان در راستای یک نقطه در آسمان نگاه میدارند، پایههای سمت-ارتفاعی برای عکاسی نجومی محدودیتهایی دارند و این به آن سبب است که با این نوع پایهها به نظر میرسد که آسمان بهدور جرم مورد نظر میچرخد. راهحلهایی برای این مسئله وجود دارد. اما بهنظر بیشتر عکاسهای نجومی استفاده از پایههای استوایی راحتتر است.
قیمت پایههای استوایی مناسب عکاسی نجومی از حدود صد هزار تومان تا چند میلیون تومان متفاوت است. در بازار آمریکای شمالی مدلهای اصلی پایهها عبارتند از: Astro-Physics، Celestron، iOptron، Losmandy، Meade، Mountain Instruments، Orion Telescopes & Binoculars، SkyWatcher، Software Bisque، Takahashi و Vixen.
هر چه بیشتر برای خرید پایه پول خرج کنید، جدای از برخورداری از تجهیزات اختیاری مثل گوتو کامپیوتری، پایۀ استوایی خریداری شده توانایی تحمل وزن بیشتر، و یا دقت مکانیکی بالاتری خواهد داشت. تصمیمگیری در مورد اینکه وزن قابل تحمل پایه چهقدر باید باشد، چندان سخت نیست. مسلماً نباید یک تلسکوپ 10 کیلوگرمی را روی پایهای با توانایی تحمل وزن 5 کیلوگرم قرار داد. هر چه وزن تجهیزاتی که روی پایه سوار میکنید به محدودۀ تحمل وزن پایه نزدیک باشد، توازن پایه کمتر میشود. این در حالی است که خریدن پایهای که توانایی تحمل وزن آن بیش از حد مورد نیاز باشد، هیچ ضرری ندارد.
تعیین دقت مکانیکی مورد نیاز اندکی پیچیدهتر است. حتی دقیقترین چرخدندهها نیز نقصهایی دارند که سبب میشود ناپایداری اندکی در آهنگ چرخش محور قطبی پایه بهوجود آید. مقدار انحراف از حرکت کامل تئوری، که خطای دورهای نامیده میشود، معمولاً برحسب ثانیۀ قوس بیان میشود و بیانگر مقدار زاویهای است که بهنظر میرسد تلسکوپ حول نقطهایی که آنرا ردگیری میکند، لنگ میزند. خطای دورهایی پایههای مناسبی که امروزه ساخته میشوند، کمتر از 20 ثانیه قوس است و آنهایی که خطای دورهاییشان کمتر از 5 ثانیۀ قوس است، پایههای بسیار مرغوبی محسوب میشوند.
مقدار خطای دورهای که میتوان از آن چشمپوشی کرد، به فاصلۀ کانونی عدسی یا تلسکوپ، و همچنین مدت زمان نوردهی بستگی دارد. به عبارت سادهتر شرایط مشابه هنگامی است که میخواهید با لنز تلهفوتو عکسبرداری کنید؛ دست شما بدون درنظر گرفتن نوع لنز دوربینتان میلرزد، اما این لرزش هنگامی که با عدسی تلهفوتو و سرعت شاتر کم عکاسی میکنید، مشهودتر است و احتمال آنکه تصویری که تهیه میکنید مات باشد، بیشتر است.
من سالهاست که برای عکاسی از یک پایۀ استوایی آلمانی با مقدار خطای دورهای 28 ثانیۀ قوس استفاده میکنم. با استفاده از لنزهایی با فاصلۀ کانونی حدود 180 میلیمتر میتوانم عکسهایی با نوردهی چنددقیقه از آسمان تهیه کنم که در آنها ستارهها تا حد قابل قبولی دایرهای دیده میشوند. لنزهای تلهفوتوی بزرگتر و تلسکوپهای نجومی بزرگتر اثر خطاهای دورهای پایه را بیشتر نشان میدهند. طوری که ستارهها در تصویر کشیده بهنظر میرسند. برای حل این مشکل باید پایه را دائماً هدایت (Guide) کنید.
در گذشته این هدایت کردن با کمک یک تلسکوپ کوچک (یک تلسکوپ راهنما یا guidescope) که در میدان دید چشمی آن یک علامت بهعلاوه (+) قرار داشت و روی تجهیزات عکسبرداری نصب میشد، انجام میشد. کاری که باید انجام میدادید این بود که مرکز علامت بهعلاوه را روی هدف مورد نظر یا ستارهای در نزدیکی آن قرار میدادید و در طول تصویربرداری باید دایماً با استفاده از کنترلهای حرکت آهستۀ پایه، ستاره را دقیقاً در مرکز علامت بهعلاوه نگاه میداشتید. خوشبختانه تکنولوژی دیجیتال راه حل بهتری برای این فرایند خستهکننده و ملالآور ارائه کرده است.
امروزه بیشتر عکاسهای نجومی بهجای چشمی تلسکوپهای راهنما (guidescopes eyepiece) از یک دوربین دیجیتال استفاده میکنند. این دوربین دستورهایی به موتور پایه ارسال میکند تا ستارۀ راهنما را در مرکز یک علامت بهعلاوۀ مجازی نگاه دارد. روشهای مختلفی برای انجام دادن این هدایت خودکار وجود دارد. مثلأ برخی از دوربینهای سیسیدی (CCD) نجومی که بهوسیلۀ گروه ابزارسازی سانتا باربارا (Santa Barbara Instrument، یا بهطور اختصار SBIG) ساخته شدهاند، دو حسگر دیجیتال دارند که یکی از آنها تصویر را ثبت میکند و دیگری، یعنی حسگر کوچکتر، یک ستارۀ راهنما را مانیتور میکند.
برای عکاسی از آسمان باید محور قطبی پایۀ استوایی در راستای محور زمین قرار گیرد. این فرایند را که همخطی قطبی نامیده میشود، میتوان به روشهای گوناگونی انجام داد. از آنجایی که همۀ این روشها طولانی و پیچیدهاند، نمیتوان در این مقاله آنها را به تفصیل بیان کرد. در بسیاری از کتابهای عکاسی نجومی این فرایند توضیح داده شده است. مثلاً در ویرایش سوم کتاب راهنمای نجوم آماتوری (The Backyards Astronomers Guide) نوشتۀ ترنس دیکنسون و آلن دایر مطالب خوبی برای شروع عکاسی از آسمان وجود دارد. بخش عکاسی نجومی این کتاب یکی از بهترین و بهروزترین مطالبی است که در یک کتاب خلاصه و کلی در زمینۀ نجوم آماتوری نوشته شده است. پیشنهاد میکنم این بخش از کتاب را حتماً مطالعه کنید.
در باب اپتیک
اگر یک پایۀ استوایی همخط شده با قابلیت ردگیری در اختیار دارید که کنترلهای حرکت آهستۀ آن تنظیم شدهاند، آنگاه میتوانید عکاسی از آسمان را شروع کنید. با یک دوربین مناسب مجهز به لنز (یا عدسی)، میتوانید از عهدۀ هر نوع پروژۀ عکاسی نجومی که بتوانید تصورش را بکنید، برآیید.
تلسکوپی که برای عکاسی نجومی مورد استفاده قرار میگیرد، با آنکه ممکن است بهنظر برسد با لنز دوربین عکاسی متفاوت است، اما صرفاً نقش همان لنز را برای دوربین ایفا میکند. در واقع تفاوت چندانی بین تلسکوپهای کوچک و لنز دوربینهای قدیمی وجود ندارد.
دو ویژگی اساسی یک عدسی یا یک تلسکوپ عبارتند از: فاصلۀ کانونی و گشودگی دهانه. این دو ویژگی تعیینکنندۀ نسبت کانونیاند (عکاسها آنرا با عدد/f یا f/stop نشان میدهند). از لحاظ ریاضی کسر نسبت/f همان فاصلۀ کانونی تقسیم بر گشودگی دهانه است. در دنیای عکاسی، عدسیها برحسب فاصلۀ کانونی و کسر "نسبت/f" (f/ratio) توصیف میشوند. در حالی که در نجوم تلسکوپها براساس گشودگی دهانه و کسر نسبت/f (f/ratio) طبقهبندی میشوند. مثلاً من یک تلسکوپ پنتاکس (Pentax) با گشودگی دهانۀ 4 اینچ (100میلیمتر) و نسبت کانونی f/4 دارم که اساساً برای عکاسی نجومی طراحی شده است. فاصلۀ کانونی این تلسکوب 400 میلیمتر است. با این تلسکوپ همان تصاویری را میتوان خلق کرد که عدسی تلهفوتوی 400 میلیمتری با نسبت کانونی f/4 ساخت همین شرکت که برای دوربینهای عکسبرداری با فیلمهایی با قالب متوسط (medium format film) طراحی شدهاند، میتوان تهیه کرد.
فاصلۀ کانونی اغلب مهمترین فاکتوری است که عکاسهای نجومی به آن توجه میکنند، زیرا برای عدسی یا تلسکوپ این مقدار تعیینکنندۀ میزان گستردگی میدان دیدی است که بهوسیلۀ دوربین ثبت میشود. از آنجاییکه بسیاری از اجرام آسمانی زیبا همانند کهکشان آندرومدا، سحابی آمریکای شمالی و خوشۀ ستارهایی پروین نسبتاً بزرگاند، میتوان با استفاده از عدسیهای تلهفتوی 300 تا 500 میلیمتری معمولی نیز از آنها عکسبرداری کرد. اما کوچکترین خوشههای ستارهایی، سحابیهای سیارهایی و کهکشانها را بهتر است با تلسکوپهایی با فاصلۀ کانونی بزرگتر عکاسی کرد.
منطق معمول از زمانی که از فیلمهای معمولی برای عکاسی استفاده میشد این بود که برای عکسبرداری از اجرام اعماق آسمان نسبت کانونی تلسکوپ باید حدود 5/f یا سریعتر باشد. همین نکته برای عکاسی با دوربینهای دیجیتال نیز مورد توجه قرار میگیرد. اما از آنجایی که حساسیت چیپهای دیجیتالی از فیلم بیشتر است، حتی با تلسکوپهایی که فاصلۀ کانونیشان اندکی بیشتر از نسبت/f است هم میتوان عکسبرداری کرد.
به جرأت میتوان گفت که هیچ تلسکوپ همه منظورهای برای عکاسی از اعماق آسمان وجود ندارد. با این حال اگر بخواهم یکی را به عنوان مناسبترین تلسکوپ برای عکاسی نجومی نام ببرم، تلسکوپی با گشودگی دهانۀ 6 تا 8 اینچ و نسبت کانونی f/4 تا f/8 را انتخاب میکنم. تلسکوپی با این ویژگیها نه تنها قیمت مناسبی دارد، بلکه با بسیاری از پایههای استوایی در اندازۀ متوسط (یعنی آنهایی که قیمت نسبتاً پایینی دارند) نیز به خوبی قابل استفاده است. نصب و حمل این تلسکوپها نیز راحتتر است.
در باب دوربین عکاسی
در یک دنیای ایدهآل، عکاسی از اعماق آسمان با استفاده از دوربینهای سیسیدی انجام میشود که برای نوردهیهای طولانیمدت از آسمان طراحی شدهاند. با آنکه امروزه بیشتر عکاسهای نجومی باتجربه از چنین دوربینهایی استفاده میکنند، اما بیشتر مبتدیها عکاسی از آسمان را با دوربینهای DSLR معمولی شروع میکنند. درست است که کارایی دوربینهای DSLR در مقایسه با دوربینهای سیسیدی نجومی کمتر است، اما با این وجود کار کردن با آنها سادهتر و راحتتر است (دوربینهای نجومی به یک کامپیوتر جداگانه نیاز دارند). اما واقعیت این است که کارایی همواره نسبی است. امروزه حتی با دوربینهای DSLR متوسط نیز میتوان تصاویری از اعماق آسمان تهیه کرد که از بهترین تصاویری که با فیلمهای قدیمی خلق میشدند، بهترند.
تفاوت اساسی بین یک دوربین سیسیدی نجومی و یک DSLR این است که دوربینهای نجومی طوری طراحی میشوند که در نوردهیهای طولانی "نویز" را کاهش دهند. این کار اغلب با کاهش دمای حسگرهای تصویری بهوسیلۀ یک سردکنندۀ ترموالکتریک انجام میشود. این نویزها بهشکل لکههای روشن و ظاهر کلی دانهدانه در تصاویر دیده میشوند و در نوردهیهای طولانی از اجرام کمنور تأثیرشان بیشتر است.
به دلایل کاملاً فنی مربوط به آرایۀ فیلترهای رنگی درون حسگرهای دوربینهایی که تصاویر رنگی را بهصورت یکباره (one-shot) ثبت میکنند، حساسترین دوربینها، دوربینهای تکرنگ هستند. به بیان دیگر دوربینهایی که تصاویر را تنها بهصورت سیاه و سفید ثبت میکنند. عکاسهای نجومی برای تهیۀ تصاویر رنگی با این دوربینها ابتدا تصاویر مختلفی را با فیلترهای رنگی مختلف تهیه میکنند و سپس آنها را با استفاده از نرمافزارهای پردازش تصویر با هم ترکیب میکنند.
حد میانی دوربینهای DSLR و دوربینهای عکاسی نجومی تکرنگ با کیفیت مناسب، دوربینهای نجومی معمولیاند. حسگرهای بیشتر این دوربینها نیز همانند رقبای گرانقیمتشان در دمای پایین نگاه داشته میشوند. در نتیجه نسبت به دوربینهای DSLR نویز کمتری دارند. اما اغلب حسگرهایشان نسبت به دوربینهای DSLR کوچکترند. برخی از آنها با همان حسگرهای مشابهی که در DSLRها مورد استفاده قرار میگیرند، ساخته میشوند و بنابراین با آنها میتوان تصاویر رنگی را تنها با یک بار نوردهی تهیه کرد. اما آنچه این نوع دوربینها را از دوربینهای DSLR متمایز میکند، تنها سرد بودن حسگرهای آنها نیست. در این دوربینهای عکاسی نجومی مبتدی (entry-level) تغییراتی اعمال شده است تا نسبت به طول موج قرمز سیر که مربوط به تابش هیدروژن آلفا است، حساسیت بیشتری داشته باشند (تابش هیدروژن آلفا یکی از مشخصههای اصلی سحابیهای نشری است). این دوربینها نیز همانند رقبای گرانقیمتشان به یک کامپیوتر جداگانه نیاز دارند و روی هم رفته کارکردشان مشابه همان دوربینهاست. بزرگترین تفاوتشان این است که مدلهایی که حسگرهای آنها در دمای پایین نگاه داشته میشوند، به هیچگونه فیلتری نیاز ندارند. لازم نیست برای تهیۀ عکس رنگی از یک نقطه، با این دوربینها چند بار نوردهی انجام شود.
از آنجایی که دوربینهای نجومی مبتدی (entry-level) اغلب قیمتشان با دوربینهای DSLR مرغوب قابل رقابت است، برای خرید یک دوربین ویژۀ عکاسی نجومی معمولاً
براساس اینکه بهترین کارکرد را داشته باشد (دوربینهای نجومی) یا کامپیوتر نداشته باشد (دوربینهای DSLR) تصمیمگیری میشود. شرکت سازندۀ تلسکوپها و دوربینهای دوچشمیهای اوریون (Orion Telescopes & Binoculars) اخیراً دوربینهای عکاسی نجومی مبتدی مختلفی را ارائه کرده است که از استانداردهای جدیدی، چه از لحاظ قیمت و چه از لحاظ کارکرد، برخوردارند. در مجلۀ اسکای اند تلسکوپ (Sky&Telescope) میتوانید تبلیغات انواع مختلفی از دوربینهای عکاسی را بیابید.
اگر به دوربینهای تمامعیار (flat-out performance) علاقهمندید، دوربینهای نجومی مرغوب و تکرنگ که حسگرهایشان در دمای پایین نگاه داشته میشوند، بهترین انتخابند. در چند سال اخیر قیمتها تا حد زیادی کاهش یافتهاند. اما همچنان از حدود دو میلیون تومان شروع میشوند و تا بینهایت ادامه دارند. قیمت فیلترهای رنگی کوچک بهعلاوۀ یک گردانندۀ دستی فیلتر، از 500 هزار تومان شروع میشود (برای دوربینهایی با حسگرهای کوچک مناسباند) و برای فیلترهای بزرگتر و گردانندههایی که با کامپیوتر کنترل میشوند، قیمتها نسبتاً زیاد میشود. شرکتهای اصلی آمریکای شمالی که دوربینهایی با کیفیت مناسب تولید میکنند، شامل Apogee Instruments، Finger Lakes Instrumentation، Quantum Scientific Imaging، و Santa Barbara Instrument Group میشوند.
در باب نرم افزار
اَنسِل آدامز یکبار گفته بود که یک نگاتیو عکاسی قابل مقایسه است با امتیاز یک آهنگساز، و پرینت قابل مقایسه است با اجرا . ظاهر طبیعی عکسهای مشهور آدامز با ساعتها کار دقیق در اتاق تاریک خلق شدهاند. در اینجا نیز فناوری با جایگزین کردن عدسیهای بزرگ، ماسکها و مواد شیمیایی بودار با نرمافزارهای پردازش تصویر به کمک عکاسها آمده است.
آخرین مراحل پردازش بیشتر تصاویر اعماق آسمان که در مجلات و سایتهای اینترنتی به چشم میخورند، با برنامههای پردازش تصویر مرسومی مثل فتوشاپ انجام میشود. اما در مراحل اولیه، بیشتر این عکسها با نرمافزارهایی که برای پردازش تصاویر نجومی بهینهسازی شدهاند، پردازش میشوند. کتابهای زیادی در این زمینه وجود دارند و اصول این کار هم آنقدر مفصل است که نمیتوان در این مقاله به همۀ آنها اشاره کرد. همۀ برنامههای اصلی ویژۀ پردازش تصاویر نجومی، مثل آستروآرت (Astroart)، سیسیدی سافت (CCDSoft)، سیسیدی ِاستَک (CCDStack)، دیپاسکای اِستَکِر (DeepSkyStacker)، ایمیجز پلاس (ImagesPlus)، مَکسیم دیاِل (MaxIm DL)، نبیولاسیتی (Nebulosity، فقط برای کامپیوترهای دارای سیستم عامل مکنتاش) و پیکساینسایت (PixInsight) وبسایتهای ویژۀ خود دارند. با تایپ کردن نام این نرمافزارها در هر موتور جستجویی در اینترنت، میتوانید سایت نرمافزار مورد نظر را بیابید. همچنین کتابهای بهروز زیادی وجود دارند که میتوانید توضیحات مفصلی در مورد پردازش تصویر در آنها بیابید. کتابهای زیادی از سطوح ابتدایی تا پیشرفته بهوسیلۀ انتشارات Willmann-Bell (www.willbell.com) در این زمینه چاپ شدهاند.
امروزه عکاسهای نجومی دیجیتالی تازهکار با یک تلسکوپ کوچک نصب شده روی یک پایۀ استوایی و یک دوربین DSLR، میتوانند بهسرعت تصاویری از اعماق آسمان خلق کنند که با بهترین تصاویری که در زمان حکمرانی فیلمها (مترجم: پیش از روی کار آمدن دوربینهای دیجیتال) تهیه میشد، رقابت میکنند. و این روش بسیار خوبی است برای شروع یکی از بهترین سرگرمیهای دنیا.
تجهیزات بسیار با اهمیت هستند
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="1/2"][vc_single_image image="5483" img_size="large" add_caption="yes" alignment="center" style="vc_box_rounded" onclick="img_link_large"][/vc_column][vc_column width="1/2"][vc_single_image image="5484" img_size="large" add_caption="yes" alignment="center" style="vc_box_rounded" onclick="img_link_large"][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="1/2"][vc_single_image image="5485" img_size="large" add_caption="yes" alignment="center" style="vc_box_rounded" onclick="img_link_large"][/vc_column][vc_column width="1/2"][vc_single_image image="5486" img_size="large" add_caption="yes" alignment="center" style="vc_box_rounded" onclick="img_link_large"][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]دنیس دیکیچو ویراستار ارشد مجلۀ اسکایواچ (SkyWatch) عکسبرداری از آسمان را در دهۀ 1960 و در سن نوجوانی شروع کرد. مقالههای او در باب تجهزیات نجومی، بهویژه ابزارهای عکاسی نجومی، همواره در مجلۀ اسکای اند تلسکوپ چاپ میشوند.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]