از دیدگاه کاربری آسان و قابلیتهای رصدی، هیچ ابزاری نمیتواند با دوربین دوچشمی رقابت کند.
نویسنده: جیمز مولانی
برگردان: اویس محمودی
شاید همانند بسیاری دیگر، در گوشهای از یکی از کمدهای خانۀ شما هم یک دوربین دوچشمی بیاستفاده رها شده و تاکنون هرگز با آن آسمان را تماشا نکرده باشید.
دوربین دوچشمی برای تماشای آسمان چنان ابزار شگفتانگیزی است که هر رصدگری، چه تازهکار و چه پیشرفته، همواره باید یک نمونه از آنرا همراه خود داشته باشد! با توجه به توانایی نشانهگیری سریع و میدان دید گسترده، و همچنین با توجه به اینکه جهتگیری تصویر از درون آن واقعی است، کار کردن با آن بسیار آسانتر از تلسکوپ است. همچنین برخلاف تلسکوپ، میتوان با هر دو چشم در یک زمان با آن رصد کرد و این قابلیت سبب شده است که در مقایسه با تلسکوپ، رصد کردن با دوچشمی بسیار راحتتر باشد. حتی برخی افراد گاهی بهطور شگفتانگیزی با آن عمق را حس میکنند.
هنگامی که به سبب کمبود زمان، یا دمای پایین هوا و یا ابرهایی که در گذرند برپا کردن تلسکوپ عملی نباشد، بهترین کار استفاده از دوچشمی است؛ کافی است آنرا بردارید و از خانه بیرون بروید. کار کردن با این ابزار بهاندازهای آسان و لذتبخش است که من یکچهارم رصدهایم، که تاکنون به حدود بیست هزار ساعت رسیده است را با دوچشمی انجام دادهام.
با این ابزار کوچک میتوان چشماندازهای زیبایی از اجرام منظومۀ شمسی و کهکشانهای دوردست تماشا کرد. درواقع برخی از اجرام آسمانی، همچون صورتهای فلکی، خوشههای ستارهای باز گسترده و همچنین مهمترین و بزرگترین کهکشان از دید ما، یعنی کهکشان راه شیری، از درون دوچشمی بسیار بهتر دیده میشوند تا از درون تلسکوپ.
در ادامه به شماری از اجرام پاییزی برگزیده اشاره میکنم. همۀ این اجرام بهعلاوۀ چندین جرم دیگر در نقشههایی که در پایان مقاله آورده شدهاند، نشان داده شدهاند.
ستارهها، صورتهای فلکی و آستریسمها (asterism)
(مترجم: گروهی از ستارهها که به عنوان صورت فلکی تعریف نمیشوند و ممکن است درون یک یا دو صورت فلکی قرار داشته باشند. اما به دلایل تاریخی یا از آنجایی که شکل ویژهای را در آسمان تشکیل میدهند، بهطور جداگانه نامگذاری شدهاند.)
بسیاری از ستارها را حتی اگر با چشم غیرمسلح رصد کنیم، رنگارنگ دیده میشوند. این رنگها از درون دوربین دوچشمی بسیار بهتر دیده میشوند. برای نمونه درخشش یاقوتی-سفید ستارۀ نسر واقع (Vega) را با درخشش سرخرنگ ستارۀ قلبالعقرب (Antares) مقایسه کنید. با دوچشمی همچنین میتوان رنگهای ستارههای کمنورتری که با چشم غیرمسلح خیلی چشمگیر نیستند را هم دید. ستارۀ میو قیفاووس، یا همان ستارۀ لعل هرشل (Herschel’s Garnet Star)، یکی از نمونههای برجستۀ آسمان است. این ستاره از درون دوچشمی متفاوت از ستارههای آبی-سفید پیرامونش، و به رنگ نارنجی سیر دیده میشود. این ستاره همچنین یک ستارۀ متغیر است. رصد درخشش متغیر این ستارههای بیقرار، هم از دیدگاه علمی و هم از دیدگاه زیباییشناختی اهمیت ویژهای دارد.
اگر با دوربین دوچشمی ستارهها را رصد کنید، متوجه میشوید که بسیاری از آنها جفت ستارههای نزدیک به هم هستند. اگر دوچشمی را به سمت ستارۀ آبی-سفید نسر واقع نشانه بگیرید، در همان میدان دیدی که نسر واقع دیده میشود، چند نمونه از این ستارههای دوتایی را هم خواهید دید. در بین این دوتاییها، دو ستارۀ دوتایی دلتا شلیاق بیشترین جدایی را از یکدیگر دارند. این دوتایی دربرگیرندۀ یک ستارۀ پرنور به رنگ نارنجی مایل به قرمز و ستارۀ کمنورتری به رنگ آبی-سبز است. اپسیلون شلیاق دربرگیرندۀ دو ستارۀ همانند و سفیدرنگ است که به اندازۀ یکسوم جدایی ستارههای دلتا شلیاق از هم فاصله دارند. این دوتایی، با نام دابل-دابل (double-double) هم شناخته میشود. چون اگر از درون تلسکوپی با بزرگنمایی بالا به آن نگاه کنید، خواهید دید که هر کدام از ستارههای آن به خودی خود یک همدم دارند. جفت دیگری که فاصلهشان از هم کمتر است، زتا شلیاق است؛ دو ستارۀ نابرابر با رنگهای متفاوت. اگر راهی برای پایدار نگاه داشتن دوچشمیتان پیدا نکنید، ممکن است تشخیص دوگانه بودن زتا شلیاق کمی سخت باشد.
تشخیص دوگانه بودن ستارۀ مشهور آلبیرئو، که ترکیبی زیبا از ستارههایی به رنگ زرد یاقوتی و کبودی است، حتی از زتا شلیاق هم سختتر است. این دوتایی اگرچه از آن دست دوتاییهایی محسوب میشود که تنها از درون تلسکوپ ستارههای آنرا میتوان از هم تفکیک کرد، با این حال از درون یک دوچشمی با بزرگنمایی 10 برابر که پایدار نگاه داشته شده باشد هم میتوان مؤلفههای آنرا از هم تشخیص داد.
برخی از صورتهای فلکی به اندازهای بزرگند که بهتر است با چشم غیرمسلح آنها را تماشا کنیم. با این حال در آسمان فصل پاییز چندین گروه فشرده از ستارهها یافت میشوند که در میدان دید دوچشمی جای میگیرند. مهمترین این صورتهای فلکی، تیر یا پیکان (Sagitta)، و دلفین (Delphinus) هستند.
آستریسمها گروههایی از ستارههایی هستند که (اغلب) هیچ ارتباطی با هم ندارند. گستردگی آنها میتواند به بزرگی مثلث تابستانی یا به کوچکی ساختارهای کوچکی که تنها از درون تلسکوپ دیده میشوند، باشد. یکی از برجستهترین آنها چوبلباسی (Coathanger) است که با نام خوشۀ بروچی (Brocchi’s Cluster) نیز شناخته میشود. این آستریسم بهشکل خطی دربرگیرندۀ 6 ستاره و یک چنگک چهار ستارهای در میانۀ آن دیده میشود و برای رصد با دوربین دوچشمی بسیار مناسب است. این در حالی است که در میدان دید بیشتر تلسکوپها جای نمیگیرد، و همچنین بهاندازهای کوچک و کمنور است که با چشم غیرمسلح هم بسیاری از افراد نمیتوانند آنرا بهخوبی ببینند.
خوشهها و تجمعهای ستارهای (association)

دوچشمیهای مجهز به پایدارکنندۀ تصویر (image-stabilized)، آزادی رصد دستی را با پایداری یک پایۀ قوی ترکیب میکنند. بسیاری از رصدگران بر این باورند که مدل نهچندان گران 30×10 اینگونه دوچشمیها که ساخت Canon است، بسیار بهتر از دوچشمیهای معمولی 50×10 است که مجهز به پایدارکنندۀ تصویر نیستند.
خوشۀ باز، گروه نامنظمی از ستارههاست که بهسبب نیروی گرانش اعضای آن در کنار یکدیگر نگاه داشته میشوند. همانند چوب لباسی، بسیاری از خوشههای باز هم به اندازهای گستردهاند که در مقایسه با تلسکوپ، از درون دوچشمی بهتر دیده میشوند. یکی از برجستهترین آنها IC4665 در صورت فلکی مارافسای (حوا) است که به سبب همانندیش با خوشۀ بهاری کندوی عسل، کندوی تابستانی نامیده میشود. خوشۀ مرغابی وحشی (M11) از آن هم فشردهتر است و دربرگیرندۀ بیش از 500 ستاره در دایرهای در آسمان با قطری کمتر از نصف قطر ماه است. گرچه از درون یک دوچشمی معمولی بیشتر این ستارهها در یک لکه ناپدید شدهاند، اما ستارۀ پرنوری در هستۀ درخشان آن وجود دارد که درخشندگیاش از درون لکه پیداست.
خوشههای کروی دربرگیرندۀ انبوه بیشتری از ستارهها هستند که معمولاً شمار آنها بین ده هزار تا یک میلیون ستاره است. این اجرام از درون تلسکوپی که بتوان با آن ستارههای آنها را بهطور مجزا دید، بسیار دیدنی هستند. اما از درون دوچشمی، اغلب چون توپ کوچک و کدری از نور دیده میشوند. یکی از باشکوهترین این خوشهها، خوشۀ جاثی (M13) است که در آستریسم کیاِستون (Keystone) صورتفلکی جاثی قرار دارد. هنگام تماشای این خوشه، به یاد داشته باشید که نوری که میبینید، بیستوچهار هزار سال پیش، یعنی زمانی که غارنشینان هنوز بهدنبال شکار ماستودونها بودند، خوشه را ترک کرده است. این زمان در مقایسه با طول عمر خوشۀ کروی، تنها یک چشم برهم زدن است. سن بسیاری از خوشههای کروی، که جزو پیرترین اجرام شناخته شده در کیهان به شمار میآیند، بیش از ده میلیارد سال است.
در انتهای دیگر طیف، تجمعهای ستارهای (stellar association) قرار دارند. اینها ساختارهای بسیار بزرگ و نامنظمی از ستارههای جوانند که در فضا با هم حرکت میکنند. یکی از بهترین نمونههای این ساختارها، تجمع ستارهای آلفا برساووش (alpha persei association) است که با وسعتی به اندازۀ شش برابر قطر ماه در آسمان، از میدان دید یک تلسکوپ معمولی بسیار بزرگتر است و درون آن جا نمیگیرد. اما از درون دوربین دوچشمی، میتوان چشمانداز بسیار دیدنیای از آن دید!
سحابیها
سحابیهای نشری پرورشگاه ستارهها هستند؛ ابرهایی از گاز و غبار که بهوسیلۀ ستارههایی که درون آن قرار دارد میدرخشند. یکی از تماشاییترین این سحابیها، سحابی مرداب (M8، Lagoon Nebula) است. تابش شبحگونۀ آن، درخشش نور خوشههای ستارهای درون آنرا احاطه کرده است.
ستارههای پیر در مراحل آخر زندگی خود در، کشاکش با مرگ لایههای بیرونی خود را به فضا پرتاب میکنند و به این ترتیب سبب پدید آمدن سحابیهای سیارهای میشوند. این سحابیها همچون سیارهها، به شکل دیسکهای کوچکی دیده میشوند که به غیر از زمانی که از درون تلسکوپی با بزرگنمایی بالا به آنها نگاه میکنید، همانند نقطههای نورانی سادهای دیده میشند. اما دو عدد از این سحابیها در آسمان پاییزی به اندازهای بزرگاند که از درون دوچشمی همچون اجرام گسترده دیده میشوند. سحابی پرنورتر، سحابی دمبل است و سحابی دیگر که بزرگتر ولی کمنورتر است، مارپیچ (Helix) نام دارد. این سحابی بهاندازهای کمنور است که تنها میتوان آنرا در مناطق دور از آلودگی نوری شهرها و در شبهایی که ماه در آسمان نیست، رصد کرد.

برای پویش (تماشای) سریع آسمان با دوچشمی، بهتر است ایستاده رصد کنید. اما این کار سبب میشود خیلی زود خسته شوید و اگر چشمانداز بالای سرتان را بخواهید تماشا کنید، پس از گذشت اندک زمانی در ناحیۀ گردن خود احساس درد خواهید کرد.
برای آنکه راحتتر به تماشای آسمان بپردازید، میتوانید همانند شکل به پشت روی یک صندلی تکیه دهید. بهکار بردن یک تکیهگاه، کمک میکند که بتوانید دوربین را پایدار نگاه دارید. اگر میخواهید لرزشهایی که از دستتان به دوربین منتقل میشود را از بین ببرید، یک چوب جارو را بین دوچشمی و زمین حائل کنید. اکنون اگر دوچشمی را به سمت آسمان نشانه بگیرید، خواهید دید که بسیاری از ستارههای کمفروغی که پیش از این دیده نمیشدند، ناگهان و بهطرز شگفتآوری دیده خواهند شد.
برای آنکه با راحتی کامل آسمان را رصد کنید، هیچ چیز بهتر از استفاده از صندلیهای تاشو با پشتی قابل تنظیم نیست؛ بهویژه آنهایی که دسته دارند.
کهکشانها
تازهکارها اغلب بر این گمانند که برای دیدن کهکشانها باید از تلسکوپ استفاده کرد. این در حالی است که بسیاری از کهکشانها را میتوان به شکل منابع تابش خاکستری کوچکی از درون دوچشمی دید. از مکانهای تاریک و دور از شهرها در نیمکرۀ شمالی، چشمانداز دو کهکشان بسیار گیراست (برای رصدگران نیمکرۀ جنوبی شرایط بهتر است و میتوانند دو ابر ماژلانی، بزرگترین و پرنورترین کهکشانها بعد از کهکشان راه شیری را ببینند).

سحابی مرداب (M8)

برای سهیم کردن افراد دیگر در لذت رصد آسمان با دوچشمی، نخست باید راهی برای بیحرکت نگاهداشتن دوچشمی در یک راستای ویژه بیابید. میتوانید یک رابط ارزانقیمت بخرید و با کمک گرفتن از آن دوچشمی را به یک سهپایۀ دوربین عکاسی وصل کنید. در این صورت بهیاد داشته باشید که اگر بخواهید چیزی را در بالای سر خود با دوچشمی تماشا کنید، سهپایه در جایی است که شما باید برای تماشای چشماندازهای بالای سرتان در آنجا بایستید. راه حل این مشکل، بهکار بردن یک پایۀ متوازیالاضلاع (همانند آنچه در شکل میبینید) است. به این ترتیب حتی اگر ارتفاع سهپایه را برای استفادۀ افراد با قدهای متفاوت تغییر دهید، بازهم دوچشمی در همان راستای پیشین باقی خواهد ماند.
درخشانترین کهکشان در از دید ناظرین نیمکرۀ شمالی، کهکشان آندرومدا (M31) است. این کهشکان را میتوان در زیر آسمان نسبتاً تاریک مکانهای برون شهری حتی با چشم
غیرمسلح هم به شکل یک لکۀ کمنور دید. درواقع، این کهکشان که در فاصلۀ دو میلیون و پانصد هزار سال نوری از ما قرار دارد، دورترین جرمی است که میتوان بهراحتی و بدون بهکار بردن ابزارهای اپتیکی دید. همواره (ولی نه در بدترین شرایط) از درون دوربین دوچشمی میتوان یک جرم بیضیشکل نورانی را دید که ناحیۀ مرکز این کهکشان را تشکیل است. در شبهای تاریک حتی میتوان بخشهای بیرونی کهکشان را که تاچند برابر قطر ماه به سمت بیرون مرکز آن کشیده شده است را هم دید. دو همدم این کهکشان، یعنی کهکشانهای M32 و M110 را هم میتوان با دقت کافی در شرایط خوب دید. کهکشان مثلث (M33) هدف بهمراتب سختتری است. گرچه در مکانهای دور از شهرها حتی با چشم غیرمسلح هم دیده میشود، اما در نزدیکی شهرها، آلودگی نوری بهراحتی درخشش شبحگونۀ آنرا میپوشاند. شاید عجیب باشد، ولی در شرایط رصدی نسبتاً معمولی، بسیاری از افراد این کهکشان را با دوچشمیهای کوچک راحتتر از تلسکوپهای بزرگ میببینند.

M110، M32 و کهکشان آندرومدا (M31)

خوشۀ جاثی (M13)
کهکشان راه شیری

اگر از پیش یک دوچشمی در اختیار دارید، حتماً با آن آسمان شب را تماشا کنید. حتی با دوچشمیهایی که برای رصد آسمان مناسب نیستند هم چیزهایی دیده میشوند که با چشم غیرمسلح نمیتوانید ببینید. اگر دوچشمی مناسب ندارید، میتوانید با صرف هزینهای برابر با پنجاه هزار تومان یک دوچشمی ویژۀ رصد آسمان شب بخرید. نخستین چیزی که باید به آن توجه کنید، گشودگی دهانۀ (قطر عدسی) دوچشمی است. برای نمونه یک دوچشمی 40×8 را در نظر بگیرید. بزرگنمایی این دوچشمی 8 برابر و قطر دهانۀ عدسی جلویی آن 40 میلیمتر است. هرچه گشودگی دهانه بیشتر باشد، عدسی نور بیشتری گردآوری میکند و تصویر روشنتری ارائه میدهد. دوچشمیهای جمع و جور 21×7 برای استفاده در روز بسیار مناسباند. اما نمیتوانند تصویر خیلی خوبی از اجرام آسمانی کمنور ارائه کنند. بیشتر رصدگران دوربینی در اندازههای 35×7 و 50×10 را ترجیح میدهند. در این بازه، دوربینی که بزرگنماییاش 10 برابر است، بیشترین جزییات را نشان میدهد. اما باید در نظر داشته باشید که پایدار نگاهداشتن دوچشمیهایی که بزرگنماییشان بیشتر است، سختتر است.
تاکنون از شگفتانگیزترین جرمی که میتوان با دوچشمی تماشا کرد، سخنی نگفتیم؛ بیایید به کهکشان خودمان، راه شیری بازگردیم. در حالی که حرکت دادن تلسکوپ روی بخشهای مختلف راه شیری و تماشای زیباییهای آن تجربۀ بسیار هیجانانگیزی است، چشمانداز آن از درون دوچشمی به مراتب شگفتانگیزتر است! بهترین زمان برای تماشای راه شیری اواخر تابستان و اوایل پاییز است. هنگامی که از افق شرقی طلوع میکند، از بالای سر ما میگذرد و در افق غربی غروب میکند.
برای رصدگرانی که در عرضهای جغرافیایی میانی هستند، ابرهای ستارهای بزرگ در صورتهای فلکی قوس، سپر (Scutum) و قو تماشاییترین بخشهای راه شیریاند. از دید چشم غیرمسلح، اینها نواحی شیری نور (milky areas of light) هستند. اما از درون کوچکترین ابزارهای اپتیکی هم میتوان دید که از تعداد بیشماری ستاره شکل گرفتهاند. تماشای هر کدام از این اجرام در شبهای تاریک و بدون ماه، در حالی که بهآرامی دوچشمی را روی چشمانداز آنها به حرکت در میآورید، تجربهای فراموشنشدنی است!
یکی از چیزهای چشمگیر دیگر در راه شیری، نواحی تاریک بیشمار، بزرگ و کوچک است که در سرتاسر آن پخش شدهاند. این نواحی که در ظاهر عاری از هرگونه ستارهای هستند، درواقع ابرهای کدر غباری هستند که نزدیک صفحۀ کهکشان ما قرار دارند. یکی از بزرگترین و آشکارترین این ابرها، Cygnus Rift (شکاف قو) است که از میانۀ صلیب شمالی میگذرد. این رودخانۀ جوهرآلود بهویژه به این سبب بارز و چشمگیر است که درست در کنار ابر ستارهای قو قرار دارد.
ولی چیزهای شگفتانگیز دیگری هم در مورد راه شیری وجود دارد و توهم مدهوشکنندهای است که به سبب درک عمق در ساختار کهکشان راه شیری، پدید میآید. هنگامی که ابرهای ستارهای موجگونه که در بالا به آنها اشاره شد را نگاه میکنید، شاید متوجه اثر سهبعدی شگفتانگیز بشوید. ترکیب چشم-مغز انسان، سبب القای این حس میشوند که ستارههای کمنورتر نسبت به ستارههای پرنورتر فاصلۀ بیشتری از ما دارند (و در واقع گویی به لایههایی از ستارهها، یکی از پس دیگری مینگرید)، راه شیری ناگهان به یک مارپیچ سهبعدی (آنچه در واقع است) تبدیل میشود.

سحابی دوگانه (Double Cluster) در صورت فلکی برساووش از درون دوچشمیهای کوچک و تلسکوپهای بزرگ بسیار شگفتانگیز دیده میشود.
جیمز مولانی نویسندۀ “فصل برداشت از آسمان” و “ستارههای دوتایی و چندتایی” است. او در سال 2005 بهعنوان عضو انجمن سلطنتی ستارهشناسی انگلستان برگزیده شد.

این اجرام در شبهای پاییزی، زود غروب میکنند. بنابراین هر چه زودتر آنها را رصد کنید، بهتر دیده میشوند. 1. قلبالعقرب. ستارۀ ابرغولی به شکل سوسن آسیایی. 2. سحابی مرداب (M8). خوشۀ ستارهای درخشانی را احاطه کرده است. 3. M22. درخشانترین خوشۀ کروی که از بیشتر نقاط ایالات متحدۀ امریکا دیده میشود. 4. ابر ستارهای کوچک قوس (M24). ابر کوچک و درخشانی در راه شیری. 5. سحابی قو (M17). پرتوی پرنور و کشیده. 6. سحابی عقاب (M16). خوشهای ستارهای، درون ابری کمنور. 7. ابر ستارۀ سپر. ابری بزرگتر و لی کمنورتر از ابر قوس. 8. خوشۀ اردک وحشی (M11). تودۀ فشردهای از نور ستارهها. 9. IC 4665. خوشهای از یک دوجین ستارۀ نسبتاً درخشان که در آسمان به اندازۀ ماه دیده میشود. 10. خوشۀ جاثی یا M13. توپی از ستارهها.

برخی اجرام پاییزی که در ماههای سپتامبر و اکتبر (شهریور، مهر و آبان) پس از غروب خورشید در بالای سر دیده میشوند. بنابراین فرصت کافی برای رصد کردن آنها دارید. اگر میخواهید گردندرد نگیرید، بهتر است در هنگام رصد روی یک صندلی لم دهید. ۱۱. نیو-اژدها: ستارۀ دوتایی سفیدرنگ که مؤلفههای آنرا بهراحتی میتوان از هم تفکیک کرد. ۱۲. 16/17-اژدها: یک دوتایی دربرگیرندۀ دو ستارۀ همانند سفید مایل به آبی. ۱۳. نسر واقع: یک ستارۀ الماسگونۀ آبی-سفید. ۱۴. اپسیلون-شلیاق (دابل-دابل): از درون دوچشمی یک دوتایی با جدایی زیاد، از درون تلسکوپ دو ستارۀ دوتایی. ۱۵. زتا-شلیاق: جفت ستارههای ناهمانند و نزدیک به هم. ۱۶. دلتا-شلیاق: یک دوتایی دربرگیرندۀ یک ستارۀ نارنجی روشن و یک ستارۀ کمنورتر مایل به آبی. ۱۷. آلبیرئو: یک دوتایی بسیار زیبا که بهسختی میتوان با دوچشمی مؤلفههای آنرا از هم تفکیک کرد. ۱۸. تیر (sagitta): پیکان. در میدان دید بیشتر دوتاییها جای میگیرد. ۱۹. جالباسی: یک آستریسم باشکوه دربرگیرندۀ 10 ستاره. ۲۰. سحابی دمبل (M27): یک بالش کوچک که در راه شیری شناور است. ۲۱. ابر ستارهای قو: راه باریکی از ستارهها که در راستای محور بزرگ صلیب شمالی کشیده شده است. ۲۲. شکاف قو (Cygnus Rift): تودۀ تاریکی در سمت راست ابر ستارهای قو. ۲۳. اومیکرون-1-قو: یک سهتایی دربرگیرندۀ ستارههای قرمز، سفید و آبی. ۲۴. میو-قو: ترکیبی از دوستارۀ نابرابر زرد-سفید و آبیفام. ۲۵. M39: تودۀ بزرگی از ستارهها به شکل مثلث. ۲۶. میو-قیفاووس: ستارۀ لعل هرشل (Herschel’s Gamet Star) که در میدان دید دوچشمی خوشرنگ دیده میشود.

بیشتر این اجرام در ابتدای پاییز در آسمان جنوبی به اندازۀ کافی ارتفاع دارند. بنابراین هر زمانی که تمایل داشتید، میتوانید آنها را رصد کنید. اما سحابی مارپیچ (Helix) هم ارتفاعش کم است و هم تماشا کردنش سخت است. ۲۷. آلفا-جدی: دو ستارۀ نارنجیفام نامرتبط و با جدایی زیاد از هم. ۲۸. بتا-جدی: جفت ستارههای زیبایی به رنگهای نارنجی و آبی که بهراحتی میتوان آنها را از هم تفکیک کرد. ۲۹. دلفین: یک صورت فلکی کوچک و زیبا. ۳۰. M15: یک خوشۀ کروی در نزدیکی یک ستارۀ نسبتاً درخشان. ۳۱.خمرۀ آب: یک آستریسم بزرگ که با چشم غیرمسلح هم بهراحتی دیده میشود. ۳۲. M2: یک خوشۀ کروی که به شکل ستارهای با ظاهر مبهم، همچون دوقلوی M15 دیده میشود. ۳۳. سحابی مارپیچ (Helix): حلقۀ دود بزرگ و کمنور آسمانی. تنها در آسمانهای تاریک دیده میشود. ۳۴. تیایکس-ماهی (TX Piscium): یک دوتایی به رنگ نارنجی گلگون.

پس از غروب روزهای پایانی اکتبر (دهۀ نخست آبان)، اجرام باشکوه اعماق آسمان که متعلق به شبهای پایانی پاییز و اوایل زمستان هستند، کمکم در ارتفاع زیاد از افق پدیدار میشوند. این اجرام با گذر زمان، به ارتفاع بالاتر میرسند و بهتر دیده میشوند. ۳۵. کهکشان آندرومدا (M31): بزرگ و درخشان، با دو همدم. ۳۶. خوشۀ دوگانه: دو جعبۀ جواهر باشکوه از ستارهها. ۳۷. تجمع ستارهای (association) آلفا-برساووش: گروه بزرگی از ستارههای درخشان آبی-سفید. ۳۸. M34: تودهای از ستارهها با درخشندگی کم و متوسط. ۳۹. NGC752: دستۀ پراکندهای از ستارههای کمنور در نزدیکی یک ستارۀ دوتایی رنگارنگ. ۴۰. کهکشان مثلث (M33): درخششی بزرگ و ضعیف.